( رای گیری برای دموکراسی جانم فدای دموکراسی )
رای گیری بدون خشونت در اندونزی ، 272 قربانی به جا گذاشت . ماجرا از این قرار بود که به خاطر صرفه جوئی در هزینه ها ، تصمیم میگیرند رای گیری در یک روز انجام گرفته و شمارش شود ، آنهم دستی !
با توجه به جمعیت 260 میلیونی اندونزی و همزمان شدن انتخاب ریاست جمهوری با انتخابات محلی و پارلمانی ، حجم کاربین شمارش کنندگان ، به شدت سنگین شد که از میان شمارش کنندگان ، 272 نفر ، به خاطر شدت خستگی ، جان خود را از دست دادند !
بالاخره اندونزی توانست که بزرگترین انتخابات یک روزه دنیا را بدون خشونت ، برگزار کند !
درون خبر
از زمانی که واژه شیرین دموکراسی برای توده ها معنی شد ، درهر گوشه ای از دنیا ، اگر ده دوازده نفر کنار هم زندگی میکردند ،باطعم خوش و شیرین دمکراسی در دهانشان ، حالشون رو خوش میکردند ، مثل این عده که در( هرجا ) کنارهم زندگی میکردند و از دموکراسی هم خوششون اومده بود ، یک صدا گفتند ما هم از اینا ! یعنی ما هم دموکراسی میخواهیم .
پس گفتند چیکار کنیم ؟ باز گفتند رای میگیریم که پایه دموکراسی در ( هرجا ) رای گیریه . دوباره گفتند عالیه ، رای رو بدیم به یه نفر که حرفش حرف باشه . باز گفتن نه دیگه نگفتن ، رفتن دنبال شیرینی دمکراسی !
پس رفتن و گام اول را برای دموکراسی برداشتند و رای گیری شکوهمندی انجام دادند . بعد از شمارش آرا متوجه شدند که هر کی به خودش رای داده است ! باز گفتند : آهای مردم ( هرجا ) این که نمیشه ، رای رو بدیم به یه نفر! گفتند خب رای رو به کی بدیم ؟ باز گفتند بدیم به فلانی !
پس رفتند و گام دوم را برای دموکراسی در ( هرجا ) برداشتند . باز رای گیری شکوهمندی برگزار شد و فلانی برنده شد ! گفتند این که نشد اگه قرار بود فلانی بیاد و بشه ، دیگه رای نمیخواست ! یه جای کار میلنگه ! فلانی باید نشه ! فلانی هم که تازه مزه قدرت و نسیم ثروت بهش رسیده بود ( دبه ) کرد .
از اون طرف هم رای دهنده ها مقاومت کردند و آنها هم ( دبه ) کردند . مورخان ، بوجود آمدن و شروع شدن واژه ( دبه ) را ، از همین تاریخ و با همین اعتراضات میدانند وبه همین خاطر، واژه ( دبه ) به نام اهالی ( هرجا ) ثبت شد .
بالاخره فلانی راضی شد که از تخت تازه جلوس کرده اش پائین بیاید و منتظر تصمیم اهالی ( هرجا ) شود .
اهالی ( هرجا ) که تشنه دموکراسی بودند ، نشستند و هی گفتند و گفتند تا به نتیجه رسیدند که یکی دیگرهم بیاید جلو و هر کدام که توانستند ، بهتر مردم را راضی کنند ، از طرف آنها انتخاب شود . پس مجددا فلانی کاندیدا شد و در مقابلش ( بهمانی ) هم وارد شد . حالا کاندیداها دو نفرشدند . فلانی و بهمانی .
مردم هم شدند طرفدار و هر کدومشون یکی رو تبلیغ میکردند و هر دسته برای کاندید خود شعار درست کرده بودند و شروع کردند در خیابانها راهپیایی و شعار دادند . مورخان باز متفق القول قول داده اند که شعار و راهپیمایی باید به نام اهالی (هرجا ) ثبت کنند ، که ثبت هم شد . و اما شعارها :
دسته اول : رییس هرجایی کیه فلانیه فلانیه
دسته دوم : رییس هرجایی کیه بهمانیه بهمانیه
و از آنطرف نامزدها هم مشغول برنامه ریزی برای برنامه آینده اهالی ( هرجا ) شدند .
باز آورده اند که مورخان ، کاندید یا ( نامزدهای انتخاباتی ) ازهمین تاریخ و به نام همین تشنگان دموکراسی در ( هرجا ) ، ثبت شد !
در طی چند روز،هر کدام از نامزدها به نوبت از توانائی خود در جهت ساختن آینده ای روشن برای اهالی ( هرجا ) چه ها که نگفتند ! ( فلانی ) قول داد که آهای اهالی (هرجا ) من برایتان فیل هوا میکنم !
در مقابل ( بهمانی ) هم قول داد که فیل فلانی را در هوا نعل خواهد کرد ! اهالی تشنه دموکراسی که برای دادن رای التهاب داشتند ، هاج و واج به وعده و وعیدهای آنها دلخوش کرده بودند .
دو نامزد محترم هر روز وعده های انتخابی را چرب تر میکردند ! تا بالاخره ( فلانی ) که تجربه قبلی هم داشت و کاملا تشنگی تشنگان دموکراسی را احساس کرده بود ، برگ آخر را زمین زد و گفت :
اهالی تشنه دموکراسی ، تشنگی شما را درک میکنم ، به همین خاطر به شما تشنگان دموکراسی قول میدهم هر روز یک بطری ( دموکراسی ) براتون بفرستم منزل ، بنوشین و حالشو ببرین !
اهالی تشنه که خیلی حالشو بردن ، قاطعانه ( فلانی ) را انتخاب کردند .
آورده اند که ( خالی بندی انتخاباتی ) نیزبه نام ( فلانی ) اولین نامزد اهالی تشنگان دموکراسی ثبت شد . ماجراهای اهالی تشنه دموکراسی و منتخب محبوبشان ، ادامه داشت ولی هیچ بطری با محتویات دموکراسی به منازل آنها نرسید .
در ادامه اهالی مغموم تصمیم گرفتند طبق یک ( آئین نامه انتخاباتی ) برای آینده ، برنامه ریزی کنند . البته هیچ کجا ثبت نشده که ( آئین نامه انتخابات ) به نام آنها ثبت شده باشد ! روزگار چرخید و چرخید.
در تاریخ انتخابات بیشماری در دنیا ، برگزار شده است . بعضی شکست خوردند بعضی به آرمانهایشان رسیدند . بعضی به ثروت باد آورده رسیدند بعضی از خود مایه گذاشتند . بعضی برای رسیدن به تخت آرزوهایشان خونها ریختند ومتقابلا ، خون بعضی از منتخبین ریخته شد .
بعضی تقلب کردند ، بعضی تهمت شنیدند . بعضی از رانت استفاده کردند بعضی صداقت را پیشه کردند و مسائل بیشمار دیگردرسراسر دنیا در سراسر تاریخ در سراسر کشورها در سایه انتخابات ، برای آدمها به وجود آمد .
آدمهائی که آرزو داشتند دموکراسی را قورت بدهند و زیر سایه انتخابات عمری را راحت بگذرانند ! بله ، به راستی این دو روز دنیا چه میکند با ما.
اما چرا برای برخی انتخابات این چنین ناموسیه که بابت آن خون هم میدهند .مثل آقای ( پاوان کومار ) رای دهنده هندی که وقتی شنید نماینده مورد نظرش انتخاب نشد و او اشتباها به کاندید دیگری رای داده بود ، انگشت دستش که با آن رای داده بود را ، جلوی دیدگان همه ، قطع کرد . بزنین دست قشنگه رووووو!
چه خوب بود مرغ خانه ما یه پای سالم و چابک میداشت اون یهپارو هم، روی سر کچل این جماعت بیمو میگذاشت!
پرداخت مبحث رأیگیری و انتخابات، آنهم در حد توضیح درد و بیداد این زمان؛ بدون راه حل و دوای درمان، آبی از برای پختوپَزِ کلهی حتا مردمان (هرجا) هم گرم نمیکند چه برسد به من و تو و اون.
شکم گرسنه بهقول سهراب سپهری، میگوید:
انتخابات و دموکراسی سیری چند؟
باید راهکاری جُست از برای همگیمون.